
یکی از مهمترین گامها در راستای کسب ترافیک ارگانیک برای سایت انتخاب کلمات کلیدی مناسب است. در واقع شما با انتخاب کلمه کلیدی درست نیمی از راه را رفتهاید! باقی راه تولید محتوای قوی برای رقابت با رتبههای برتر گوگل است!
این واژهها در واقع رابطی بین محتوای مورد نظر مخاطب و آن چیزی است که در موتور جستوجوگر سرچ میکند. بنابراین برای رتبه گرفتن بین رقبا باید با نحوه صحیح انتخاب و جست و جوی آن آشنا شوید.
در ادامه ۶ مرحله آسان برای انتخاب کلید واژه مناسب برای محتوا مطرح شده است.
این شش مرحله عبارت اند از:
- با جست و جوی کلمات کلیدی شروع کنید.
- به هدف سرچ فکر کنید.
- الگوریتمی برای محتوا در نظر بگیرید.
- سطح رقابت را تجزیه و تحلیل کنید.
- در مورد قالب محتوای صحیح برای کلمه کلیدی خود فکر کنید.
- هر کلمه کلیدی را به یک صفحه خاص در وب سایت خود اختصاص دهید.
حال جزئیات مربوط به هر مورد را شرح میدهیم.
با جست و جوی کلمات کلیدی شروع کنید
قبل از هر چیز برای شروع اولین گام باید با معنای کلمه کلیدی آشنا شوید.
کلمه کلیدی چیست؟
«از نظر سئو: [کلمات کلیدی] کلمات و عباراتی هستند که کاربران در موتورهای جستجو وارد میکنند» (Moz).
در راستای سرچ این کلمات، کسب و کارهای بزرگ که بودجه بازاریابی قابل توجهی دارند، منطقی است که یک آژانس دیجیتال مارکتینگ را برای انجام تحقیقات کلمه کلیدی خود به کارگیرند.
متخصصان سئو هر روز در مورد کلمات کلیدی تحقیق میکنند و در این راه از نرم افزارهایی با اشتراکهای گران قیمت برای دریافت اطلاعات فنی بیشتر استفاده میکنند. SEMRush، Ahrefs و Majestic همگی ابزارهای عالی برای انجام تحقیقات کلید واژهها هستند، اما ممکن است گران باشند.
اما کسانی که بودجه کمتری دارند، میتوانند از سایتی مانند پونیشا برای یافتن یک متخصص سئو به صورت ازاد و یا اصطلاحا فریلنسر استفاده کنند. این گزینه، ارزانتر از همکاری با یک آژانس است، اما کیفیت کار متفاوت خواهد بود و باید مدتی را برای یافتن و مدیریت یک فریلنسر مناسب صرف کنند.
به هدف سرچ فکر کنید
در حین انجام تحقیق در مورد کلمه کلیدی، مهم است که در مورد هدف جستجو فکر کنید. گاهی اوقات کلمات کلیدی به دستههای مختلف تقسیم میشوند، سه نمونه رایج آنها عبارتند از: ناوبری، اطلاعاتی و تراکنشی که در ادامه به توضیح بیشتر آنها پرداختهایم.

منظور از کلمه کلیدی ناوبری یا Navigational، کلمه ای است که هنگامیکه کاربران از گوگل یا موتور جستجوی دیگری برای رسیدن به یک صفحه وب استفاده میکند، استخراج میشود. به عنوان مثال، اشخاص ممکن است “Facebook” را در Google تایپ کنند تا به facebook.com دسترسی پیدا کنند.
یک کلمه کلیدی اطلاعاتی یا Informational کلمه ای است که از سرچی بدست میآید که یک کاربر از گوگل برای یافتن یک عبارت خاص یا قسمت خاصی از اطلاعات استفاده میکند. در این صورت ممکن است تایپ کند “چه کسی صاحب فیس بوک است؟” و از این طریق وارد گوگل شوند، اگر قبلاً نام مارک زاکربرگ را نشنیده باشند.
در نهایت، یک کلمه کلیدی معاملاتی یا تجاری (Transactional or Commercial) کلمه ای است که نشان میدهد جستجوگر میخواهد خرید انجام دهد. کلماتی مانند “خرید” شاخصهای قوی برای نیت تجاری هستند. به عنوان مثال، جستجوگری که در گوگل تایپ میکند «خرید آیفون X طلاکاری شده » به وضوح به خرج کردن پول زیاد برای یک گوشی فکر میکند.
هدف جستجو قسمت مهمیاز تحقیقات و انتخاب کلمه ی کلیدی درست است، زیرا به شما امکان میدهد محتوای خود را به گونه ای برنامه ریزی کنید که نیازهای کاربران شما را برآورده سازد.
اگر به مثال قبلی برگردیم، در این جا کاربر وقتی سرچی تحت عنوان «خرید آیفون X با روکش طلا» را انجام میدهد، به احتمال زیاد در این مرحله نمیخواهد یک پست وبلاگ را بخواند، بلکه میخواهد به صفحه محصولی هدایت شود که شامل همه مواردی است که در مورد خرید باید بداند، از جمله: قیمتها، مشخصات و اطلاعات حمل و نقل. بنابر این، توجه به این نکته که کلمه کلیدی مناسب باید کاربر را به هدف جست و جوی او برساند، حائز اهمیت است.
الگوریتمیبرای محتوا در نظر بگیرید
به محتوایی فکر کنید که مشتری را از شنیدن در مورد محصول شما تا اولین خرید خود میبرد. برای بسیاری از کسبوکارها، بهویژه آنهایی که اقلامیبا قیمت بالا میفروشند، اکثر مردم با اولین باری که با وب سایت آنها آشنا میشوند، خریدی انجام نمیدهند. در عوض، ممکن است مراحل مختلفی مانند آگاهی، توجه و تصمیم گیری را طی کنند. در اصطلاح بازاریابی، این فرایند به عنوان سفر خریدار شناخته میشود.
آگاهی، یعنی زمانی که یک مشتری متوجه میشود که مشکلی دارد. مشتریان در مرحله آگاهی ممکن است حتی نامیبرای مشکل خود نداشته باشند و فقط از وجود آن آگاه باشند. به عنوان مثال، یک کارمند ممکن است درد مچ دست را در محل کار تجربه کند، اما لزوماً مشکل را دقیقاً تشخیص نداده باشد.
در مرحله بعد یعنی بررسی، فرد یا همان مشتری شروع به نامگذاری مشکل خود و تحقیق در مورد راه حلهای احتمالی آن میکند. برای مثال کارمند، ممکن است برای درد مچ دست خود به پزشک مراجعه کند و متوجه شود که RSI دارد.
مرحله نهایی مرحله تصمیم گیری است. این زمانی است که یک مشتری بالقوه، لیست بلندبالایی از راه حلهای ممکن را تهیه میکند و تصمیمیمیگیرد. ما به عنوان بازاریاب امیدواریم که مشتری خرید محصول ما را به جای یکی از محصولات رقیب ما انتخاب کند!
هنگام برنامه ریزی محتوا، فکر کردن به مخاطب هدف و مرحله وی در سفر خریدار، مفید است.
سطح رقابت را تجزیه و تحلیل کنید
هنگام جست و جوی کلمات کلیدی، توجه به رقابت برای کلیدواژه مورد نظرتان بسیار مهم است. ساده ترین راه برای تجزیه و تحلیل رقابت برای یک کلمه معین، این است که آن را در گوگل یا موتور جستجوی دیگری قرار دهید و ببینید چه چیزی به دست میآید.
اولین چیزی که باید به دنبال آن باشید تبلیغات است. در گوگل، اینها با تگ «تبلیغ» یا «اسپانسر» مشخص میشوند. گوگل همیشه تبلیغات پولی را بالاتر از سایر نتایج نشان میدهد، بنابراین ارزش آن را دارد که قبل از اینکه متعهد به ایجاد یک محتوای بزرگ شوید، چشم انداز تبلیغات را ارزیابی کنید.

دومین موردی که باید به آن توجه کرد، وب سایتهایی است که به صورت ارگانیک در صفحه اول گوگل برای کلمه کلیدی مورد نظر شما ظاهر میشوند. آیا این صفحه تحت تسلط برندهایی با بودجه بازاریابی بسیار زیاد است؟ اگر چنین است، بعید است که با اولین پست وبلاگ خود در جایگاه برتر قرار بگیرید.
در نهایت، به نتایج خود نگاه کنید. آیا محتوا قابل ضرب است؟ به عبارت دیگر، آیا می توانید محتوایی ایجاد کنید که جستجوگر معمولی آن را مفیدتر از محتوایی که در حال حاضر در رتبه اول قرار دارد، بیابد؟ محتوای ضعیف اغلب کوتاه، با قالب بندی ضعیف و فاقد جزئیات کلیدی است. شما می توانید با برآوردن نیازهای جستجوگر بیشتر از رقبا، موقعیت های برتر را بدست آورید.
در مورد فرمت محتوای صحیح برای کلمه کلیدی خود فکر کنید
در نظر بگیرید که آیا محتوای شما به بهترین شکل با نمودارها، فهرستها، جداول، نقشهها، اینفوگرافیکها و تصاویر زیاد بیان میشود یا نیاز چندانی به آنها ندارد. میتوانید از ابزاری مانند Buzzsumo استفاده کنید تا به شما کمک کند بهترین قالبهای محتوا را در یک صنعت خاص شناسایی کنید. در واقع گاهی ممکن است علی رغم بی نقص و صحیح بودن متن و محتوا چندان رتبه نگیرد، یکی از علتهای آن میتواند متناسب نبودن قالب محتوا باشد!
هر کلمه کلیدی را به یک صفحه خاص در وب سایت خود نگاشت کنید
مرحله نهایی در این فرآیند، نگاشت هر کلمه کلیدی هدف به یک صفحه خاص در وب سایت شما است. یعنی حال که لیستی اط کلمههای کلیدی مناسب در صنعت خود را دارید هر یک را به یک صفحه خاص در وب سایت، اختصاص دهید. بهترین راه برای سازماندهی ایدههای خود از طریق یک برنامه محتوای ساده است.
برنامه زمانبندی محتوا به دو دلیل اصلی مفید است:
یک برنامه زمان بندی محتوا، به شما در طول یک پروژه طولانی کمک میکند. در واقع باعث میشود از یک کلید واژه در دو صفحه ی وب سایت خود استفاده نکنید. همچنین، مهم است که به یاد داشته باشید که وب سایتها رتبه بندی نمیشوند بلکه، این صفحات وب هستند که رتبه بندی میشوند. بنابراین به کمک این زمانبندی میتوانید برنامه ی منظمیبرای سایت خود داشته باشید.
کلام آخر
به طور کلی، ایده خوبی است که مطمئن شوید برای هر یک از صفحات وب خود، انتخاب کلمه ی کلیدی درست بوده و همه ی آنها واژههای مربوط به خود را دارد. معمولا، صفحات مربوط به محصولات و خدمات وب سایت شما، کلمات کلیدی را با اهداف تجاری زیادی هدف قرار میدهند. از طرف دیگر، پستهای وبلاگ شما میتوانند کلیدواژههای اطلاعاتی را هدف قرار دهند. سعی کنید از استفاده از یک کلمه در دو (یا بیشتر) صفحه وب سایت خود اجتناب کنید.
منبع:
- https://exposureninja.com/training/guides/seo/choose-right-keywords/
پرسش و پاسخ تکمیلی