
طبق یک نظر سنجی بیشتر بازاریابان فکر میکنند که محتوایشان موثر است، فقط 35٪ از بازاریابان اظهار داشتند که عقیده دارند بازگشت سرمایه بازاریابی (ROI) بسیار مهم است. این نظرسنجی نشان داد که 91٪ از بازاریابان اطمینان دارند که فعالیتهای بازاریابی درآمد را حتما افزایش خواهد داد.
اگر بازاریابان میزان بازگشت سرمایه از اقدامات بازاریابی خود را اندازه نگیرند، اثربخشی کارشان مشخص نخواهد بود. آنها باید بدانند بازاریابیها واقعا تا چه حد درآمدزایی دارد. این امر به ویژه در مورد بازاریابی محتوا که ذاتاً یک سرمایهگذاری طولانی مدت است صادق است؛ یک محتوا لزوماً مستقیماً به افزایش فروش منجر نمیشود، به این معنی که هیچ فرمول ساده ای برای تعیین ROI (نرخ بازگشت سرمایه) محتوا وجود ندارد.
اندازه گیری ROI در بازاریابی محتوا همیشه آسان نیست اما غیرممکن هم نیست. اگر یک کمپین بازاریابی را با یک هدف مشخص شروع میکنید، هم میتوانید موفقیت آن را بسنجید و هم کمپین را برای هدایت بیشتر با کیفیت بالاتر بهینه کنید. به این ترتیب، وقتی شخصی از شرکت شما بپرسد، “بازاریابی محتوا چه مزایایی دارد؟” برای پاسخگویی، جواب خوب و اطلاعات کمی خواهید داشت.
4 مرحله برای بهبود نتایج بازاریابی محتوا
قبل از اینکه درباره معیارهای ارزیابی نتایج بازاریابی محتوا صحبت کنم، بیایید نگاهی به برخی از مراحل برای گرفتن نتایج بهتردر بازاریابی محتوا بیندازیم.
1. اطمینان حاصل کنید که موتورهای جستجو می توانند محتوای شما را پیدا کنند.
آخرین بار چه زمانی به رتبه نمایش سایت خود در نتایج جستجو نگاه کردید؟
لحظه ای وقت بگذارید و اکنون این کار را انجام دهید. “site:yourdomain.com” را در نوار جستجوی Google تایپ کنید ، و ببینید چه چیزی ظاهر میشود. شما باید بخشها و صفحات سایت خود را بدون وقفه و یکی پس از دیگری مشاهده کنید.
اگر محتوای خود را مشاهده نمیکنید، یک نقشه سایت به روز شده ایجاد کنید که Google بتواند آن را فهرستبندی کند و مطمئن شوید که همه اطلاعات مهم مانند عناوین و زیرعنوانها را به جای نمایش در تصاویر، با متن نوشته اید.
2. چند کلمه کلیدی را انتخاب کنید که دوست دارید محتوای شما بر اساس آنها رتبهبندی شود.
برای یافتن کلمات کلیدی مرتبط که افراد در جستجوی آن هستند، از یک ابزار تحقیق کلمات کلیدی؛ به عنوان مثال، Moz استفاده کنید.
اگر به تازگی شروع به کار کردهاید، به دنبال کلمات کلیدی با رقابت نسبتاً کم باشید که هنوز هم حجم جستجو را افزایش میدهد. به این ترتیب، شما از یک نقطه ضعف بزرگ شروع نمیکنید. پس ازکمی پیشرفت و گرفتن بازدید، به سراغ کلیدواژههای رقابتیتر بروید.
3. مشتریان بالقوه خود را ارزیابی کنید
مشخص کنید که چه چیزی منجر به کسب صلاحیت حرفهای در تجارت شما میشود. از خدمات ارزیابی مشتریان بالقوه که توسط اکثر سیستمهای اتوماسیون بازاریابی ارائه میشوند، بهره ببرید.
سیستم خودکار امتیازدهی به مشتریان بالقوه، مشخصات جمعیتی مشتریان و فعالیت آنها را در سایت شما بررسی میکند. برای هر مشخصه یا عملکرد، براساس تنظیماتی که انتخاب میکنید نمره مثبت یا منفی را ارائه میدهد.

اگر از قبل سیستم امتیازدهی مشتریان را دارید، آن را مرور کنید تا ببینید آیا پارامترهای شما هنوز دقیق هستند یا خیر.
4. یک قیف فروش ساده تنظیم کنید(فانلینگ).
به یک استراتژی بازاریابی محتوای موثر به عنوان یک زنجیره پیوسته فکر کنید: هر لینک از یک محتوا به محتوای دیگر مرتبط است و این زنجیره در حالت ایده آل با یک فروش موفق به پایان میرسد. برای تضمین این روند، یک قیف فروش راه اندازی کنید. (یعنی ابتدا افراد زیادی تحت عنوان مخاطب یا مشتریان بالقوه وارد قیف بازاریابی ما میشوند و بعد از پشت سر گذاشتن مسیری مشخص، تبدیل به مشتری بالفعل و واقعی خواهند شد).
قیف فروش باید حداقل شامل موارد زیر باشد:
- – یک محتوای خارج از سایت که مخاطبان زیادی را به خود جلب میکند و به یک پست وبلاگ با بازده بالا لینک میشود.
- – یک پست وبلاگی جذاب و آموزشی که کاربران را دعوت به عمل (CTA) را ارائه میدهد و بنابراین خوانندگان را ترغیب میکند تا درباره محصولات یا خدمات شما بیشتر بدانند.
فراخوانی برای اقدام (CTA) به یک صفحه لندینگ که در آن خوانندگان میتوانند بخشی از محتوای با کیفیت بالا مانند مقاله و تمپلیت(قالب) و ازین دست را مثلا به طور رایگان دانلود کنند. (لندینگ پیج از صفحه وب مستقل است. جایی که بازدیدکننده را هنگام کلیک بر روی تبلیغات دیجیتال فرود میآوریم لندینگ پیج یا صفحات فرود است که دروازه جذب بازدیدکننده برای دعوت به انجام عمل مورد انتظار ماست).
بعد از آنکه ایمیل کاربر را برای دانلود آن محتوا دریافت کردید، توالی و ارزش محتوایی ایمیلهای شما باید مناسب و بالا باشد. هدف از این کار باید ارائه ارزش کافی باشد که بازدیدکننده در صدد خرید برآید.
پس از انجام مراحل قبلی، آماده خواهید بود تا نتایج بازاریابی محتوای خود را با معیارهای بازاریابی محتوا به طور دقیق اندازه گیری کنید.
3 معیار بازاریابی محتوا برای سنجش پیشرفت شما
بعد از اینکه از Google Analytics یا ابزار تحلیلی دیگری استفاده کردید، میتوانید با اندازه گیری سه معیار اصلی بازاریابیِ محتوا که نحوه عملکرد محتوای شما را توضیح میدهد، شروع کنید.
1. تجزیه و تحلیل در محل (در خود سایت)
این روش شامل تحلیل مجموع کل بازدیدکنندگان از وب سایت شما، صفحات با بیشترین بازدید و زمان بازدید از سایت شما است. این آمار میتوانند به شما کمک کنند تا میزان تاثیر محتوایتان در جذب مخاطبان را بسنجید.
محتوایی که مخاطب مورد نظر را به خود جلب میکند، آنها را درگیر خود میکند و آنها را به سمت عمل (خرید) سوق میدهد، به شما کمک میکند مجموعه ای از مشتریان بالقوه ایجاد کنید و کارتان را بهتر ادامه دهید.
2. مشتریان بالقوه بازاریابی و فروش
هر قدر بازدید بیشتری جذب کنید، (MQL) واجد شرایط بیشتری بازاریابی میشود (MQL افرادی هستند که به برند شما علاقه نشان داده و احتمال خریدشان بالاست). از آنجا، میتوانید بازدیدکنندگان را به سمت تغییر رفتار سوق دهید و آنها را تبدیل به مشتریان بالقوه بکنید که آماده انجام مکالمات فروش و خرید نهایی هستند.

برای تصمیمگیری در مورد اینکه کدام یک ازمشتری ها جدیتر هستند، از روش BANT (بودجه، اختیارات، نیازها و جدول زمانی) استفاده کنید. اگر MQL ها نشان دهند که بودجه مورد نیاز، اختیار تصمیم گیری برای خرید، نیاز ملموس به آنچه شما ارائه میدهید و فوریت برای خرید آن خدمت یا کالا را دارند، آنها در نهایت تبدیل به مشتری جدی خواهند شد.
3. نرخ تبدیل مشتریان( تبدیل مشتری به خریدار)
نرخ تبدیل مشتری به شما میگوید که تلاشهای بازاریابی محتوای شما در تبدیل مشتری عادی به مشتریانی که حاضرند خرید کنند، چقدر است. اگر مشتری زیادی دارید اما تعداد کمی از آنها تبدیل به خریدار میشوند، ممکن است لازم باشد دوباره بر روی محتوای خود را در بخشهای مختلف متمرکز شوید.
اقداماتی که باید پس از اندازه گیری معیارهای بازاریابی محتوای خود انجام دهید
این سه معیار به شما کمک میکند شاخصههایی ایجاد کنید که بتوانید در طی زمان اندازهگیریها را ادامه دهید. لذا قبل از انجام ارتقا قادر خواهید بود ارتقادهی خود را ارزیابی کنید.
به عنوان مثال ، اگر تعداد زیادی بازدید کننده از سایت شما بازدید میکنند اما تعداد کمی از آنها به مشتری تبدیل میشوند، باید روی بهبود معیار MQL کار کنید. یا اگر مشتری زیادی تولید میکنید اما میزان خرید پایین است، ابتدا باید روی بهبود معیار تبدیل مشتری به خریدار کار کنید (بازدیدکننده یا مشتری عادی-مشتری جدی و بالقوه -خریدار).
با برداشتن گامهای مناسب برای اندازهگیری معیارهای بازاریابی محتوای خود و انجام تنظیمات و تغییرات منظم بر اساس نتایج، میتوانید اطمینان حاصل کنید که سرمایهگذاری بازاریابی محتوای شما سود قابل قبولی را در سالهای آتی را ارائه خواهد داد.
پرسش و پاسخ تکمیلی